فهرست مطالب
نشریه مدیریت کسب و کارهای بین المللی
سال سوم شماره 2 (پیاپی 10، تابستان 1399)
- تاریخ انتشار: 1399/07/05
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 1-31امروزه با پیچیده تر شدن زنجیره های تامین با وجود سطح بالایی از عدم اطمینان ناشی از اختلالات، رفتارهای آشفته، چالش ها و تهدیدات، مدیریت آن به یک وظیفه ی چالش برانگیز تبدیل شده است. هرچند یک زنجیره ی تامین به خوبی ساخت یافته از کارایی عملیاتی بالا برخوردار می باشد، ریسک های موجود، همچنان یک نگرانی محسوب شده و نباید از آن غفلت نمود چرا که در بازارهای متلاطم و نامطمین امروز، آسیب پذیری زنجیره ی تامین به یک مسئله ی حایز اهمیت برای بسیاری از شرکت ها بدل شده است. تاب آوری زنجیره تامین مبحثی است که پاسخگوی ریسک های بسیار زیاد زنجیره می-باشد. هدف از انجام این پژوهش ارایه مدلی از تعاملات عوامل تاب آوری زنجیره تامین در صنعت دارو می باشد. در این مقاله، با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط متقابل متغیرهای موثر بر تاب-آوری زنجیره تامین در صنعت دارو اریه شده است. با مطالعه کتابخانه ای و ادبیات موضوع متغیرهای موثر بر تاب آوری زنجیره تامین استخراج و با استفاده از نظر خبرگان متغیرهای نهایی وارد مدل شدند. این متغیرها در سطوح مختلف و با توجه به قدرت و وابستگی آن ها طبقه بندی و سطح بندی شده اند و جهت تست و تایید مدل از تحلیل میک مک و تکنیک دیمتل استفاده شده است. ISM روشی را ارایه می کند که توسط آن نظم را می توان بر پیچیدگی چنین متغیرهایی تحمیل کرد. این بینش از مدل به مدیران زنجیره تامین در برنامه ریزی استراتژیک برای تاب آوری زنجیره تامین و بهبود آن کمک می کند.کلیدواژگان: زنجیره تامین دارو، زنجیره تامین تاب آور، مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM)، تحلیل میک مک، دیمتل
-
صفحات 33-52بحران ویروس کرونا و اثرات زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن تاثیر شگرفی بر اکثر کسب وکارها گذاشته است. در این میان، سو مدیریت کسب وکارها در قبال مسئولیت های اجتماعی خود نسبت به بحران پیش آمده و انتشار اخبار منفی در شبکه های اجتماعی می تواند تبعات سنگینی بر آن ها وارد سازد. شبکه های اجتماعی به کاربران امکان می دهند تا تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی منفی راجع به شرکت ها ایجاد کنند. برای شناسایی عوامل این رفتار، یک خبر ساختگی راجع به ویروس کرونا و شرکت هواپیمایی ماهان در میان کاربران اینستاگرام توزیع شد تا قصد مشارکت آنها توضیح داده شود. بر این اساس مجموعه ای از متغیرهای توضیحی بررسی شد که شامل آگاهی اجتماعی، آگاهی محیطی، ارزش سودمندی و نگرش نسبت به کامنت و اشتراک گذاری در مورد اخبار منفی CSR می شوند. این پژوهش از نوع توصیفی و پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کاربر اینستاگرام دانشگاه های تبریز و تهران می شد. پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی و به روش در دسترس توزیع و درمجموع 460 پرسشنامه گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و PLS نشان داد آگاهی اجتماعی بر آگاهی محیطی اثر مثبت می گذارد. هم چنین باوجود آن که تاثیر مثبت آگاهی اجتماعی و محیطی بر ارزش سودمندی تایید شد، اما نتوانست تاثیر معناداری با نگرش به کامنت و اشتراک گذاری نشان دهند. درنهایت نگرش بر قصد رفتاری کاربران تاثیر قابل توجهی داشت، اما اثر ارزش سودمندی بر قصد رفتاری تایید نشد. یافته های این مطالعه می تواند به سازمان های مختلفی که نسبت به مسایل محیطی و اجتماعی احساس مسئولیت می کنند، به واسطه تجزیه وتحلیل رفتار مشتریانشان و پیشنهادهای کاربردی که ارایه می دهد، کمک شایانی کند.کلیدواژگان: بحران کرونا، مسئولیت اجتماعی شرکت، تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی، شبکه های اجتماعی، اشتراک و کامنت گذاری
-
صفحات 53-71هدف از این پژوهش بررسی تاثیر دلبستگی عاطفی مشتری به برند بر ارزش ویژه برندهای شبکه های اجتماعی با نقش میانجی اعتبار برند و نقش تعدیلگر مسئولیت اجتماعی شرکت در زمان کرونا است. جامعه آماری منتخب برای این تحقیق، کاربران شبکه های اجتماعی در ایران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس تعداد 520 عدد پرسشنامه به صورت الکترونیکی با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت جمع آوری گردید. برای آزمون فرضیه های تحقیق و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری SEM و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. نتایج داده های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که دلبستگی عاطفی مشتری به برند به صورت مستقیم بر ارزش ویژه برندهای شبکه های اجتماعی تاثیر ندارد. همچنین نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتها رابطه بین دلبستگی عاطفی مشتری به برند بر ارزش ویژه برند و همچنین رابطه بین اعتبار برند و ارزش ویژه برندهای شبکه های اجتماعی را تعدیل میکند. شبکه های اجتماعی باید سرمایه گذاری هایی را انجام دهند که به ایجاد ارتباط عاطفی با یک برند شبکه اجتماعی کمک کند و همچنین به مسئولیت اجتماعی خود توجه نمایند.کلیدواژگان: دلبستگی عاطفی مشتری به برند، اعتبار برند، مسئولیت اجتماعی، ارزش ویژه برندهای شبکه های اجتماعی
-
صفحات 73-93ظهور پاندمی کرونا، درگیری گسترده جوامع با آن و نبود گزینه های موثر درمانی و واکسیناسیون موجب اتخاذ سیاست های حفظ فاصله اجتماعی شده است. راهکار قرنطینه علیرغم پیامدهای مثبت در کنترل سرعت شیوع بیماری، زمینه ی محدودیت در ارایه خدمات حضوری و تداوم فعالیت کسب و کارها را فراهم کرده است. راهکارهای کنونی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای ارایه خدمات غیرحضوری با توجه به عدم توانایی آنها در انتقال داده های حسی (بویایی، چشایی و لامسه) باعث درک ناقص از محصول و نارضایتی مشتریان کسب و کارها از بستر فضای مجازی در مقایسه با تجربه مشاهده و خرید حضوری شده است. در این مقاله ارتباطات پیوند انسانی به عنوان مفهومی نوآورانه برای مدل های کسب و کار جهت انتقال داده های حسی مکمل دیداری و شنیداری معرفی و طرح کلی کسب و کارهای این حوزه و الزامات آنها مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به سیاست های قرنطینه ی مشاغل، الزام به حفظ فاصله اجتماعی در پاندمی کرونا، آینده ی نامعلوم این بیماری و هزینه ی پایین استقرار این فناوری به نظر می رسد مفهوم ارتباط پیوند انسانی گزینه ای مناسب برای تداوم و توسعه فعالیت کسب و کارها در دوران قرنطینه و محدودیت ارایه خدمات حضوری باشد.کلیدواژگان: نوآوری فناوری، مدل کسب و کار، ارتباط پیوند انسانی، خط مشی سلامت
-
صفحات 95-116
آثار شیوع ویروس کووید-19 از نظر ماهیت همانند برخی بلایای طبیعی غیرقابل پیش بینی است، بنابراین آمادگی برای واکنش در زمان کوتاه و با راندمان بالا حایز اهمیت است. شبکه های همکاری در مدیریت بحران می توانند موثر باشند اما خودشان تحت تاثیر آثار بحران قرار دارند و اغلب سطح عملیاتی آن ها دچار افت می شود و لازم است قابلیت های لازم برای تاب آوری را داشته باشند. هدف از این مطالعه طراحی مدل تاب آوری شبکه های همکاری با تاکید بر سیستم راهبری شبکه همزمان با وقوع یک بحران واقعی به نام شیوع کرونا ویروس است که به دلیل وجود پیچیدگی های مساله، ذینفعان و نقش آفرینان متعدد و ابعاد متنوع از روش سیستم های نرم برای تحلیل آن استفاده شده است. بر این اساس ضمن بررسی و مصاحبه با مطلعین و ترسیم تصویر غنی وضع موجود، مدل تاب آوری راهبری شبکه با روش تکمیلی مدل سازی ساختاری تفسیری جامع ترسیم شد. نتایج مقایسه تصویر غنی و مدل ارایه شده نشان می دهد که قابلیت های پویا به عنوان سنگ بنای مدل تاب آوری شبکه عمل می نماید. بر همین اساس پیشنهاداتی ساختاری در جهت افزایش تاب آوری شبکه های همکاری در دوران شیوع ویروس و پسا کرونا ارایه شد.
کلیدواژگان: شبکه های همکاری، راهبری شبکه، تاب آوری، قابلیت های پویا، ویروس کرونا -
صفحات 117-136
امروزه افزایش پیچیدگی، عدم اطمینان و مشکلات زیست محیطی، اهداف استراتژیک بسیاری از بنگاه ها را از اصطلاح «تلاش برای سودآوری» به «تلاش برای تاب آوری» تغییر داده است. دراین بین بلایای طبیعی، بیماری همه گیر، حملات تروریستی، رکود اقتصادی، خرابی تجهیزات، خطاهای انسانی و شرایط تجارت جهانی چالش هایی را به ویژه برای کسب وکارهای نوپا ایجاد کرده است. در راستای سازگاری فعال با بحران های فراگیر، این تحقیق به دنبال ارایه مدلی برای خلق تاب آوری پویا در کسب وکارهای نوپا برابر بحران کرونا است. استراتژی پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف بنیادی و از نگاه ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش از روش فراترکیب برای غربال گری منابع استفاده شده است و مقالات مرتبط با موضوع پژوهش بین سال های 2010 تا 2020 موردبررسی قرارگرفته است. پس از تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق با روش داده بنیاد گلیزری، 85 واقعه در 17 مفهوم، 5 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی برچسب گذاری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد با «ظرفیت سازی چندگانه» از طریق «توانمندسازی پایدار»، «نوآوری باز» و «هم افزایی» در کنار ابزارهایی مانند «وب 2.0» و «استراتژی های تعاملی» و همچنین «خلق ارزش مشترک» با درگیر نمودن «سرمایه اجتماعی» و «سازگاری فراگیر» تاب آوری کسب وکارهای نوپا در برابر بحران های زیست محیطی فراگیری مانند ویروس کرونا تقویت خواهد شد.
کلیدواژگان: ظرفیت سازی چندگانه، خلق ارزش مشترک، توانمندسازی پایدار، نوآوری باز، سرمایه اجتماعی -
صفحات 137-154امروزه با شرایط بحرانی به وجود آمدن بیماری کرونا و با در خانه ماندن مردم نقش فروش آنلاین بیش ازپیش پررنگ شده است. این در حالی است که باوجود در خانه ماندن، مشتریان در این شرایط بحرانی می توانند با انجام چندین کلیک موارد موردنیاز خود را انتخاب و درب منزل تحویل بگیرند. بنابراین نقش فروش آنلاین در جلوگیری از انتقال بیماری و بحران بزرگ تر مهم جلوه می کند. از طرفی تاثیر گذاشتن کسب وکارهای آنلاین بر رضایت مشتریان برای ادامه این خریدها بسیار مهم می باشد. با توجه به موارد بیان شده هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر رضایت مشتریان به واسطه کیفیت خدمات درک شده در شرایط بحرانی می باشد. این تحقیق از حیث هدف کاربردی، و از حیث روش پیمایشی و با استفاده از الگوی مدل یابی معادله ساختاری است. موردمطالعه این تحقیق تعداد 390 نفر از مشتریانی است که در زمان بیماری کرونا برای در خانه ماندن از وب سایت دی جی کالا خرید کرده اند. بر اساس یافته های به دست آمده مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک بر کیفیت خدمات و رضایت مشتریان تاثیر مثبت دارد. این در حالی است که نقش میانجی کیفیت خدمات درک شده در رابطه بین ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی و رضایت مورد تایید قرار گرفت.کلیدواژگان: ابعاد استراتژیک مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک، کیفیت خدمات درک شده، رضایت مشتری، بحران کرونا
-
Pages 1-31Today with the complexity of supply chains despite the high level of uncertainty caused by disturbances, disordered behavior, challenges and threats, its management has become a challenging task. Although a well - built supply chain has high operational efficiency, existing risks are still a concern and should not be ignored because in today’s turbulent and uncertain markets, supply chain vulnerability has become an important issue for many companies. Supply chain resiliency is a subject that is responsive to very high chain risks. The aim of this research is to present a model of interactions of supply chain resiliency factors in drug industry. In this paper, using interpretive structural modeling, the interaction of variables affecting the resiliency of supply chain has been presented. By studying the library and literature the variables affecting the resiliency of supply chain were extracted and the final variables were entered. These variables were classified and classified at different levels according to their power and affiliation and to test and confirm the model, MICMAC analysis and DEMATEL technique have been used. ISM provides a method by which order can be imposed on the complexity of such variables. This insight from the model helps supply chain managers in strategic planning to generate and improve the supply chain.Keywords: Drug Supply Chain, Resilient Supply Chain, Interpretive Structural Modeling (ISM), MicMac Analysis. DEMATEL
-
Pages 33-52The Corona virus crisis and its biological, social, and economic effects have had a profound effect on most businesses. Meanwhile, the mismanagement of businesses in term of their social responsibilities and the spread of negative news on social media can have serious consequences for them. Social networks allow users to spread content and create negative e-WOM about companies. To identify the causes of this behavior, a fake news about the Corona virus and Mahan Airlines was distributed among Instagram users to explain their intention to comment or share. Based on this, a set of explanatory variables was examined, which included Social awareness, Environmental awareness, Utilitarian value, and Attitude toward comment and sharing about negative CSR news. This research was descriptive and survey and the statistical population of the study included student of university of Tabriz and Tehran who are Instagram users. The questionnaires were distributed electronically and in an accessible manner and a total of 460 questionnaires were collected. Data analysis by SPSS and PLS software showed that social awareness has a positive effect on environmental awareness. However, despite the positive impact of social and environmental awareness on the utilitarian value, it failed to show a significant relationship with attitudes toward comment and sharing. Finally, although attitudes had a significant effect on users' behavioral intent, the effect of utilitarian value on behavioral intent was not confirmed. The findings of this study can help different by analyzing the behavior of their customers and the practical suggestions that will be provided.Keywords: Corona Virus Crisis, Corporate Social Responsibility, e-WOM, Social networks, Sharing, Commenting
-
Pages 53-71e effect of customer emotional attachment to the brand on the special value of social media brands with the mediating role of brand credibility and the role of adjusting the company's social responsibility in the time of Corona. The statistical population selected for this study was users of social networks in Iran. Using the available random sampling method, 520 questionnaires were collected electronically with a five-point Likert scale. Structural equation modeling and SPSS and Smart PLS software were used to test the research hypotheses and data analysis. The results of statistical data and structural equation modeling showed that the customer's emotional attachment to the brand does not directly affect the eigenvalue of social media brands. The results also showed that corporate social responsibility moderates the relationship between customer emotional attachment to the brand on brand equity and also the relationship between brand credibility and brand equity. Social media should make investments that help build an emotional connection with a social media brand, as well as focus on their social responsibility.Keywords: Customer emotional attachment to the brand, brand credibility, social responsibility, the special value of social media brands
-
Pages 73-93The emergence of the corona pandemic, widespread conflict of communities with it and the lack of effective treatment and vaccination options has led to social distance policies. The quarantine solution, despite the positive consequences in controlling the rate of disease outbreak, has provided the basis for limiting the provision of face-to-face services and the continuity of business activities. Current information and communication technology solutions for providing remote electronic services due to their inability to transmit sensory data (olfactory, taste and tactile) cause incomplete understanding of the product and dissatisfaction of business customers with the cyberspace platform compared to the viewing experience and In-person purchase. This paper introduces human Bond communication as an innovative concept for business models to transmit complementary sensory data to complement visual and auditory sensory data, and discusses the HBC business plan and requirements. It seems that during the quarantine period and the limitation of providing face-to-face services, due to quarantine policies in businesses, the obligation to observe social distance in the corona pandemic period, the unknown future of the disease and the low cost of HBC technology deployment, the concept of Human Bond Communication is a suitable option for the continuation and development of business activities.Keywords: Technology innovation. Business Model, Human Bond Communication, Health Policy
-
Pages 95-116
Similar to any natural disaster, effects of Covid-19 virus outbreak are unpredictable in nature; therefore, it is of significance to be ready to react to uncertainties swiftly and efficiently. While collaborative networks can be effective in crisis management, they themselves are affected by the effects of the crisis and, often, their operational level may decline; therefore, they need to possess necessary capabilities to survive. The aim of this study is to design a resilience model of collaborative networks with emphasis on network management system under a real crisis, namely the outbreak of coronavirus. Given the complexity of the problem and the involvement of multiple stakeholders, this study applied soft systems methodology to analyze the whole problem. After reviewing related data, interviewing the informants, and drawing a rich picture of the current situation, the network leadership resilience model was formulated using the complementary method of total interpretive structural modeling. The results of the comparison between the rich picture and the presented model showed that the dynamic capabilities of such networks represented the cornerstone of the network resilience model. Accordingly, a number of structural proposals were made in order to increase the resilience of collaborative networks during the outbreak of the virus and the post-corona world.
Keywords: Collaborative Networks, Network Orchestration, Resilience, Dynamic Capabilities, Coronavirus -
Pages 117-136
Today, the increasing complexity, uncertainty, and environmental problems have shifted the strategic goals of many firms from “trying to be profitable” to “trying to be resilient”. Meanwhile, natural disasters, epidemics, terrorist attacks, recessions, equipment, failures, human errors, and global trade conditions have imposed particular challenges on start-ups. In order to become actively adaptive to pervasive crises, this study seeks to provide a model for creating dynamic resilience in start-ups in the face of the Corona crisis. The present study is qualitative in terms of strategy, fundamental in terms of aim, and descriptive-analytical in terms of nature and methodology. In this research, the meta-synthesis method has been used to screen the resources, and the topic-related articles published between 2010 and 2020 have been reviewed. After analyzing the research findings using Glaser’s grounded theory, 85 cases were labeled in 17 concepts, 5 sub-categories and 2 main categories. The findings show that “multiple capacity building” through “sustainable empowerment”, “open innovation”, and “synergy” along with tools such as “Web 2.0” and “interactive strategies” as well as “shared value creation” by involving “social capital” and “pervasive adaptation” will strengthen the resilience of start-ups in the face of pervasive environmental crises such as the Corona virus.
Keywords: Multiple capacity building, shared value creation, sustainable empowerment, open innovation, Social Capital -
Pages 137-154Today, with the critical situation of corona disease and with people staying at home, the role of online sales has become more and more prominent. However, despite staying at home, customers can choose the items they need and deliver them to their doorstep in such a critical situation. Therefore, the role of online sales is important in preventing the transmission of disease and the larger crisis. On the other hand, influencing online businesses to customer satisfaction is very important to continue these purchases. According to the stated cases, the purpose of this study is to investigate the effect of strategic dimensions of e-customer relationship management on customer satisfaction with mediator role of perceived quality services in crisis situations. This research is applied in terms of purpose, and in terms of survey method and using structural equation modeling model. The study looked at 390 customers who bought from Digi Kala's website to stay home during Corona's illness. Based on the obtained findings, e-customer relationship management has a positive effect on service quality and customer satisfaction. However, the mediating role of perceived service quality in the relationship between strategic dimensions of e-customer relationship management and satisfaction was confirmed.Keywords: Strategic dimensions of E-CRM, perceived quality services, customer satisfaction, Corona crisis